جشن های پی در پی صنوف سینمایی: تنور روشن در سال قحطی
روزنامه روزگار
خرداد ماه 1390
  [ PDF فایل ]  
     
 
ین یادداشت یکی از بخش های مختلف ستون "ميكروسكوپ خصوصي من" بود که عنوان اغلب یادداشت هایم در صفحه آخر روزنامه های "شرق" و "اعتماد" و در همین دورۀ کوتاه چاپ این مطلب، "روزگار" بوده و هست؛ و با تمام توقیف ها و رفع توقیف های چندین بارۀ این دو روزنامه، مانند فعالیت خود آنها، ادامه یافته است.
*
*
شرایطی بر ما و سینمای ایران و مناسبات تحمیل شده بر آن حاکم است که گاه معیارهای معمول و ملاحظات «حرفه ای» را برای ارزیابی برخی رخدادهای پیرامون، بی اعتبار می کند. در حالی که معاونت سینمایی وزارت ارشاد به صراحت جامعۀ اصناف سینمایی ایران را «فاقد وجاهت قانونی» خوانده و بحران حاصل از عدم تخصیص بودجه به خانۀ سینما همچنان ادامه دارد، برپایی مراسم سینمایی توسط هر یک از صنوف، این روزها معنایی بس فراتر از برگزاری یک جشن یا داوری تخصصی شاخه های فعال در تولیدات سالانۀ این سینما دارد. وقتی شب تهیه کنندگان به شکلی آبرومند و با متمرکز شدن بر چند رشتۀ مشخص و اصلی برگزار می شود و وقتی کانون کارگردانان می کوشد جشن امسالش را در قالبی صمیمانه تر از همیشه و در عین حال، نزدیک تر به آیین «ضیافت» برپا کند، ارزش این کوشش ها بیش از شرایط معمول خود را نشان می دهد. معیارهای سینمایی صرف در مراسم تهیه کنندگان که به طور طبیعی به اعطای جایزه به فیلم هایی مانند «جدایی نادر از سیمین»، «مرهم» و «یه حبه قند» انجامید و استقلال رأی و نگاه همه جانبه در مراسم کارگردانان که به نکوداشت محمد متوسلانی، علیرضا داودنژاد، رخشان بنی اعتماد، رضا میرکریمی و بهرام توکلی پرداخت، این روزها و با فشارهای مشهود و علنی شده، کار ساده و دستاورد اندکی نیست. در صبح همان روز دوشنبه هفته گذشته که مراسم کانون کارگردانان از غروبش بر پا شد، جواد شمقدری در مصاحبۀ مطبوعاتی اش که مانند همیشه یک طرفه و تک جناحی بود و به خبرنگاران واقع نگر و واقع گو فرصت طرح سوال داده نمی شد، به صراحت گفت که شک ندارد تشکیلات خانۀ سینما غیرقانونی است. منهای این نکته که اساساً قانونی بودن یا نبودن یک نهاد، جنبۀ رسمی و مشخص دارد و نمی توان بر سر آن با شبهه و شک مربوط به نظرات شخصی حرف زد، این نوع موضع گیری آن هم درست در صبح همان روز، به خوبی نشان می دهد نفس برگزاری این مراسم در این سال و زمانه، تا چه حد جلوۀ همیت صنفی، تلاش برای بقا و اثبات و تداوم و حفظ استقلال و سرخ نگه داشتن صورت با سیلی است.
در «طهران» قدیم و احیاناً بسیاری جاهای دیگر، رسم آبروداری بر این بود که وقتی قحطی عمومی می آمد یا بیش از آن، وقتی حال و روز جیب مرد خانه و موجودی خزانه خوش نبود، زنان تنور نان پزی خانه را حتی بی پخت و پز، روشن نگه می داشتند تا دودی که از دودکش بام خانه به هوا می رود، از رونق زندگی و وضع و اوضاع خبر بدهد. حالا که سینمای ایران در شرایط مشابه دارد واقعاً نانش را هم در این تنور می پزد، ستایش روح آبروداری ایرانی از سوی ما که سعی می کینم چشم مان به روی واقعیات پیرامون و لایه های نهان شان گشوده باشد، واجب تر از همیشه در نظر می آید.
 
     
 
 
  بازیگری   تئاتر   گفتگو   گزارش   مقاله ها   نقد فیلم غیر ایرانی   نقد فیلم ایرانی  
 
صفحه اول
1370 . 1371 . 1372 . 1373 . 1374 . 1375 . 1376 . 1377 . 1378 . 1379 . 1380
1381 . 1382 . 1383 . 1384 . 1385 . 1386 . 1387 . 1388 . 1389 . 1390 . 1391 .1392 . 1393 . 1394 . 1395 . 1396 . 1397 . 1398 . 1399
 
  تماس   کارنامه   ترین ها   ورزش   دوبله   تک یادداشت ها   مجموعه یادداشت ها  
Copyright © 2012 Amir Pouria Inc. All rights reserved | Best View With 1024*768