توضیح: همچنان و مانند اغلب نظرخواهی های ژانری شماره های پیشین، خود این که کدام فیلم ها در محدودۀ این قالب (که گاه نمی توان با اطمینان آن را ژانر دانست) می گنجند، بیشتر محل اختلاف نظر است تا این که کدام ها فیلم های برتری به حساب می آیند. بخشی از همین نکات را در یادداشتی که در همین پرونده دربارۀ تفاوت های سینمای جنگ ایران و جهان نوشته ام، به اختصار آورده ام. بخش دیگرش که باید در این جا بیاید آن است که اولاً انتخاب های من دقیقاً و عیناً و صرفاً از میان فیلم هایی که موقعیت های حی و حاضر جنگ را به درستی و با تأثیر و تأثرات انسانی عمیق به تصویر کشیده اند، صورت گرفته. بنابراین، بسیاری از فیلم های فقط «مرتبط» با جنگ ولی فاقد پرداخت عینی و تصویری خود جنگ، از فیلم های درخشان زیرژانر «فرار از زندان» گرفته تا فیلم های شهری/اجتماعی دوران بعد از جنگ، از «بهترین سال های زندگی ما» وایلر و «مردان» زینه مان تا «باشو غریبۀ کوچک» بیضایی و «دندان مار» کیمیایی و «آژانس شیشه ای» حاتمی کیا از آن کنار گذاشته شده اند. و ثانیاً به دلیل عادت شاید نادرستی که ما کرده ایم و جنگ را به این فضای قرن بیستمی توپ و تفنگ و تانک ربط می دهیم، از هر تصویر جنگی حتی جاودانه ای که متعلق به دوره های تاریخی دیگر و قبل تر است، به ناچار چشم پوشی کرده ام؛ از «لورنس عربستان» دیوید لین تا «آشوب» کوروساوا.
سینمای ایران:
سفر به چزابه (رسول ملاقلی پور، 1375)
نجات یافتگان (ملاقلی پور، 1375)
برج مینو (ابراهیم حاتمی کیا، 1375)
سرزمین خورشید (احمدرضا درویش، 1375)
لیلی با من است (کمال تبریزی، 1375)
و: صحنه های جنگی و نگرش فیلم «عروسی خوبان» (محسن مخملباف، 1367)
سینمای جهان:
(به ترتیب سال ساخت)
در جبهۀ غرب خبری نیست (لوییس مایلستون، 1930)
پنج قبر تا قاهره (بیلی وایلدر، 1943)
از این جا تا ابدیت (فرد زینه مان، 1953)
کودکی ایوان (آندری تارکوفسکی، 1962)
پاتن (فرانکلین شافنر، 1970)
کچ 22 (مایک نیکولز، 1970)
مش (رابرت آلتمن، 1970)
نجات سرباز رایان (استیون اسپیلبرگ، 1998)
سقوط بلک هاوک (ریدلی اسکات، 2001)
نامه هایی از ایووجیما (کلینت ایست وود، 2006)
و: صحنه های جنگی و نگرش فیلم «نردبان جیکوب» (ادریان لین، 1990)