دو نیمه در بهشت - جام جهانی 2006 آلمان - 13: این روز های سالم سرشار
روزنامه شرق
تیر 1385
 
 
از مجموع 27 یادداشت روزانه ای که نگارنده در طول برپایی جام 2006 نوشت و در روزنامه شرق به چاپ رسید،در حال حاضر تنها 16 یادداشت آن موجود بود که در سایت آمده و امیدوارم دیگر یادداشت ها را هم از آرشیو روزنامه گردآوری کرده و تقدیم کنم.
*
*
(1) باورش دشوار است؛ اما امروز دوره یک ماهه جام 2006 از نیمه می گذرد. به همین زودی، با شتابی که باعث شد اصلاً متوجه گذشت روزها نشویم، جام به مراحل حساس و سکته انگیز حذفی رسید. این دو هفته باقی مانده هم خیلی زودتر از آن که تصور می کنیم، می گذرد و بعد باید چهار سال با خاطره همین روزها و بازی ها بگذرانیم تا جام بعدی. اگر تیم و تیم های محبوب مان سربلند شوند، مرور این خاطره ها دلپذیر و افتخارآمیز خواهد بود و اگر به شکست و حذف دچار شوند، با حسرت و غر زدن به این خاطرات رجوع خواهیم کرد. در هر دو صورت، فعلاً مهم این است که قدر این روزها را بدانیم و از لحظه لحظه اش خاطره جمع کنیم. وضع و حال تیم ملی خودمان را هم توی ذهن مان در فایل خاطره های فوتبال داخلی و با نگاهی نیمه کمیک (مثل لیگ برتر و علی پروین و شاه غلام پیروانی و آمدن نیکبخت به پرسپولیس و اینها) بگنجانیم تا آن خاطرات خوب جام و فوتبال خارجی و لذت و هیجان هایش را ویران یا خدشه دار نکند.
(2) دیشب مرحله اول به پایان رسید و جز یکی دو تیم که خوب بازی کرده بودند (مثل ساحل عاج) و همچنین یکی دو تیم مدعی صعود (مثل چک و کرواسی و لهستان) هیچ اتفاق خارق العاده ای که منجر به حذف بزرگان شود، رخ نداد. (البته این یادداشت را دارم وقتی می نویسم که هنوز تکلیف فرانسه معلوم نشده و اگر خروس های خسته و مریض و شل و ول امسال، دیشب توگو را نبرده باشند، تنها جامانده بزرگ این مرحله به حساب می آیند). از این بابت، شخصاً خوشحال و شکرگزارم. حضور دو سه تیم جسور تازه وارد در مرحله یک هشتم، البته جذاب و غافلگیرکننده است. غنا سریع و باهوش بازی می کند و مثل کامرون و نیجریه سال های پیش فقط به گل های فرصت طلبانه و خشونت و کشتی گرفتن های روژه میلاوار متکی نیست و استرالیا و اکوادور با صعود به مرحله دوم، مزد بدنسازی مفصل و دوندگی بی پایان شان را گرفته اند. ولی بیشتر از این واقعاً لطفی نداشت. این که از تیم های بزرگ خبری نباشد یا در جمع بالاآمده ها «غریبه» زیاد شود، از هیجان و جذابیت کم می کند و باز امیدوارم اتفاقی که از جام 90 تا این جا رخ نداده، امسال بیفتد و فقط چهار تیم اسم و رسم دار و صاحب اقتدار و تاریخ و شخصیت قهرمانی به نیمه نهایی برسند؛ نه تیم هایی که این دوره گل می کنند و بالا می آیند و جشن ملی می گیرند و دوره بعد اصلاً به جام نمی رسند (مثل ترکیه دوره قبل که حالا خبری ازش نیست).
(3) امروز تیم کشور میزبان که بازی به بازی، باطراوت تر شده، اولین بازی حذفی جام را جلوی سوئد برگزار می کند که آن هم در بازی سومش جلوی انگلیس شاداب ترین حضور را داشت. این که رئیس کمیته برپایی بازی ها فرانتس بکن باوئر دارد همه مسابقات - طبعاً غیر از تنها بازی های همزمان چهار روز اخیر- را از نزدیک و در استادیوم تماشا می کند، از جذاب ترین نکات فرعی این دوره است که نشان می دهد همچنان همسوبودن علایق شخصی و توانایی ها و نظارت های مدیریتی، در مورد حیطه هایی مثل فوتبال که به شدت از زمینه های خشک و نظری مدیریت فاصله دارند، می تواند بهترین گزینه باشد و این علاقه را به زور نمی شود در یک مدیر پدید آورد. همین که نمی توانیم بگوییم بکن باوئر به عنوان مدیر جام در همه استادیوم ها حاضر است یا به عنوان یک خوره قدیمی فوتبال که هم با بازویند کاپیتانی و هم در صندلی مربی گری جام را تصاحب کرده، از این همسویی علایق و وظایف خبر می دهد. این نکته ای کلیدی است که ای کاش در تصمیم گیری های امروز و فردای سازمان تربیت بدنی درباره فدراسیون فوتبال و مدیریتش در نظر گرفته شود. از جلوه های درخشان جمع شدن این دو کاراکتر «علاقه مند افراطی» و «مدیر حاضر و ناظر» در بکن باوئر، زمانی بود که آلمان با گل های متنوع و زیبا اکوادور را هم برد و مرحله اول را با سه پیروزی و 9 امتیاز پشت سر گذاشت. نمی دانم بعد از گل چندم تیم بود که دوربین های تصویربرداری بازی ها، بکن باوئر را در جایگاه ویژه اش نشان دادند. ته چهره اش داشت می خندید و می شد لبخند رضایت و شادمانی را دید که به جای آن که روی لبانش بنشیند، در چشم هایش جاری بود. به وجد آمده بود و نمی توانست این را به طور مطلق پنهان کند، ولی سعی می کرد به عنوان مدیر برگزاری مسابقات خودش را کنترل کند و کف نزند. بعید می دانم اگر در جایگاه مدیر نیود، این متانت و وقار همیشگی قیصروارش را این قدر حفظ می کرد. البته حتماً حرکات رجزخوانانه مارادونا موقع گل های آرژانتین از او سر نمی زد؛ ولی کمی راحت تر از جایش بلند می شد و هیجانش را بروز می داد. امروز در اولین بازی حذفی آلمان که طبق خاصیت مسابقات حذفی می تواند آخرینش هم باشد (که امید دارم این طور نشود)، باز واکنش های اینچنینی بکن باوئر جالب خواهد بود. هم نشینی یا تقابل بین «عشق» و «وظیفه»، از «کازابلانکا» تا بسیاری فیلم های معاصر، از مضامین اثرگذار و همیشگی فیلم های بزرگ بوده و حالا در دنیای فوتبال و جام جهانی آلمان، به نظرم در هیأت بکن باوئر متجلی شده است.
(4) بازی دیگر امشب را آرژانتین و مکزیک برگزار می کنند. قبلاً در همین ستون از این که تیم پکرمن برخلاف همه دوره های اخیر، خشن و کرکری خوان نیست و تمیز و سالم و بدون گردن کشی، فوتبال بازی می کند و برای همین، به رغم ضدآرژانتین بودن همیشگی ام در جام های جهانی، این بار از اقتدارو موفقیت کاراکتر متین و مؤدب و غیرآرژانتینی این تیم لذت می برم، به قدر کافی حرف زدم. امشب همه همین حس را خواهیم داشت و به این امید به تماشای این بازی می نشینیم که از حالا یک مسابقه رویایی یادآور فینال های پیاپی 1986 و 1990 بین آلمان و آرژانتین، در مرحله یک چهارم جام امسال شکل بگیرد.
 
 
 
  بازیگری   تئاتر   گفتگو   ?????   مقاله ها   نقد فیلم غیر ایرانی   نقد فیلم ایرانی  
 
???? ???
 
  تماس   کارنامه   ترین ها   ورزش   دوبله   تک یادداشت ها   مجموعه یادداشت ها  
Copyright 2012 Amir Pouria Inc. All rights reserved | Best View With 1024*768