دو نیمه در بهشت - جام جهانی 2006 - 20: «حسن خوب» و «حسن بد» !
روزنامه شرق
تیر 1385
 
 
از مجموع 27 یادداشت روزانه ای که نگارنده در طول برپایی جام 2006 نوشت و در روزنامه شرق به چاپ رسید،در حال حاضر تنها 16 یادداشت آن موجود بود که در سایت آمده و امیدوارم دیگر یادداشت ها را هم از آرشیو روزنامه گردآوری کرده و تقدیم کنم.
*
*
(1) سال های اولیه دهه 1370 که شروع کارم به عنوان نویسنده سینمایی بود، اولین مطالب مربوط به فوتبال را طبعاً با بهانه «پرداختن به گزارش های تلویزیونی مسابقات» نوشتم؛ چون به طور طبیعی این پرسش وجود داشت که اظهارنظر درباره فوتبال، به یک منتقد فیلم چه ربطی دارد؟ در این یادداشت های شخصی ستون «دو نیمه در بهشت» که با رسیدن به چهار بازی نهایی جام 2006 دیگر دارد به آخرین روزهایش نزدیک می شود، خوشبختانه ناچار به این نوع بهانه یابی ها نبودم. ولی امروز که دومین روز استراحت پیش از نیمه نهایی جام است، فرصت بدی نیست که بار دیگر و این بار به شکلی متمرکز، به کار تلویزیون خودمان در پخش بازی های جام بپردازیم. به قول حمید درخشان که در تجلیل از بازی ایتالیای عزیز در برابر اوکراین، ترکیب بکر و بدیع «حسن خوب» را به کار برد، حسن خوب یادداشت امروز این است که به دایره فعالیتم نزدیک تر است. بگذار یک روز هم کمی «با ربط» باشم!
(2) در همان سال ها، اولین و جدی ترین دوست سینمایی نویس ما که بدون نگرانی از انگ و برچسب لمپن و عامی و غیره، تمایلات فوتبالی اش را ابراز می کرد و بعدتر هم به طور اختصاصی در حیطه فوتبال قلم زد و کار حرفه ای مطبوعاتی کرد و کتاب درآورد، همین حمیدرضا صدر بود که در برنامه تلویزیونی «یک جهان، یک جام» چند بار به بررسی بازی ها نشست. آن موقع که گاهی به غیر از محافل سینمایی، در استادیوم شیرودی به هم بر می خوردیم، هر کس از آن یکی می خواست که یک وقت در دفتر مجله فیلم لو ندهد که فلانی استادیوم می رود. فضا و مدهای روشنفکری آن سال ها، فوتبالی بودن را کسرشأن می پنداشت و لو رفتن این تمایل، برای من تازه کار که دیگر خیلی بد می شد! حمید صدر با شناخت تخصصی اش و شور همیشگی عجیبی که در بازگویی احساسات فوتبالی اش داشت، در شکستن این تصور خیلی نقش داشت. حالا هم هر کدام از برنامه های حضور او در این برنامه تلویزیونی را دیده باشید، این شور را به شیوه ای متفاوت با شعارها و محافظه کاری ها و لحن خشک و بی انعطاف کارشناسان عصاقورت داده برنامه، بروز داده و شما هم حس کرده اید. آن اوایل که چند باری به غول آسا شدن ابعاد جام اشاره کرد و سیطره تبلیغات را عاملی برای تهدید زیبایی های فوتبالی دانست، کمی نگران شدم که چپ گرایی هم مثل پیشوند دکتر، در این سال ها بهش اضافه شده باشد و بخواهد لذات ناب فوتبالی را با طرح تئوری توطئه و بحث سیاستگذاری ها و تجاری شدن و غیره، کمرنگ کند؛ یعنی درست برعکس حمید صدر پرشور همیشگی. ولی بعدتر دیگر خودش بود و توصیفش از فرهنگ اسپانیا و منازعات داخلی مردمش به عنوان زمینه ای برای توقف همیشگی تیم ملی این کشور، یادآوری هایی که درباره برخورد عجولانه منفی یا مثبت مردم ما در برابر شکست ها و موفقیت های تیم ملی می کرد یا شرحی که درباره سلامت تیم غیرتخریبی امسال آرژانتین می گفت، با همان تند حرف زدن و حرکات دست و تکرار برخی آواها در کلمات، کلیشه های بحث کارشناسی در این نوع برنامه ها را شکست. شما مختارید که این را به حساب نان قرض دادن های درون صنفی بگذارید (هرچند سال هاست که اصلاً همدیگر را ندیده ایم)؛ ولی به نظرم نگاه و توصیف های سینمایی او از بازیکنان و تیم ها و فرهنگ های ملل و حضورش در بین کارشناسان معمول برنامه های تلویزیونی، تنها عاملی بود که باعث می شد گاهی حرف های متفاوت بشنویم و تب و تاب و تحرک را هم در دل تحلیل ها بیابیم.
(3) گمان می کنم همه مردم ایران با هر سلیقه ای که هر کس برای خودش دارد، می دانند که سطح محبوبیت عادل فردوسی پور و بعد، مزدک میرزایی در بین گزارشگران فوتبال، با بقیه غیرقابل مقایسه است. این ستون جای برشمردن دلایل این واکنش مردمی نیست، ولی به این نکته باید توجه کنیم که نمی شود همه این را بدانند و آن دو سه گزارشگر دیگر بر پایه رقابت های گاه غیردوستانه موجود، ادعایی خلاف این آمار عمومی داشته باشند و با مثال آوردن از چند استثناء دور و برشان، بخواهند سطح محبوبیت خودشان را فراتر جا بزنند. جواد خیابانی که امسال شانس آورد و نبود که دائم به کارش و شعارهای منجر به هر چه همراه تر شدنش با نگاه رسمی، ایراد گرفته شود. ولی در صدا و لحن و بیان پیمان یوسفی و علیرضا علی فر، حسی جاری است که بازی ها را مرده و بی هیجان می کند و این حس را باور کنید با داد زدن و ایجاد هیجان الکی در ریتم کمی تندتر گزارش، نمی شود جبران کرد. برای همین است که در تجمعات دوستانه این روزها برای فوتبال دیدن، بارها دیدم که جماعت در موقع گزارش این دو نفر، با هم حرف می زدند و فقط چشم شان به تلویزیون بود. صدای گزارشگر و هیجان و شور طبیعی ای که وجود نداشت، آنها را وادار به توجه شنیداری نمی کرد و این اتفاقی است که در گزارش های آن دو گزارشگر محبوب و مسلط، خیلی به ندرت رخ می دهد. به عنوان نشانه ای از این اختلاف سطح، ببینیم که علی فر و یوسفی در طول گزارش هر بازی، به محض اشاره به تعداد بازی ملی هر بازیکن، چه طور روی آمار گل های ملی او هم تأکید می کنند و از مدافع آخر تا هافبک دفاعی، این عدد گل ها را طوری می گویند که انگار طرف سانترفوروارد است و بد کرده که زیاد گل نزده! این اگر اسمش نگاه غیرحرفه ای نیست، پس چیست؟
(4) اگر در مقیاس بسیار محدود همین یادداشت بخواهم به این بررسی کلی کار گزارشگران نکته ای اضافه کنم، سه اشاره کوتاه را ضروری می بینم: اول این که کار پیمان یوسفی به عنوان مجری، خیلی بهتر از گزارش هایش است و متانت و کنترل لحنش در اجرا، ادب و مقدمه چینی مناسبی که در ابراز احساسات شخصی اش دارد (مقایسه کنید با طرفداری های هول زده و بی مقدمه رضا جاودانی از آرژانتین) و به خصوص واژه گزینی سریع و هوشمندانه ای که در حرف زدن با کارشناس ها دارد و ضرب و زهر برخی حرف های آنها را می گیرد، دلایل این برتری را تشکیل می دهند؛ دوم این که در کار مزدک میرزایی در خیلی از بازی ها و بیش از همه در مسابقه انگلیس – پرتغال، یک نکته به شدت آزاردهنده وجود داشت و آن این که سانسورهای بازی و تصاویر تحمیلی جایگزین شده به جای بازی در جریان را هم گزارش می کرد و گاهی توصیف هایی از اسلوموشن حمله های قبلی یا تماشاگران یک تیم ارائه می داد که یادآور اشاره های توجیهی و بی ربط جناب مستطاب صالح نیا ضدگزارشگر سال های نه چندان دور تلویزیون بود که نسل ما بخشی از اختلالات عصبی اش را از رنج ناشی از صدا و اصطلاحات و گزارش های او دارد! و سوم این که در بین گزارشگران آینده دار تلویزیون که احتمالاً زیاد نمی شناسیدشان، کار پذیرفتنی محمدرضا بالاپور در گزارش یکی دو مسابقه زنده و بیش از او، بیان و هیجان و حاشیه گویی های به موقع محسن عزیزی در گزارش مجدد بازی ها برای برنامه «منتخب ورزشی» (نمونه عالی گزارش او در بازی ایتالیا – آمریکا)، قابل اشاره است. با فرصت دادن به گزارشگری با این قابلیت ها، می شود منتظر روزهای بهتر کارش هم بود.
 
 
 
  بازیگری   تئاتر   گفتگو   ?????   مقاله ها   نقد فیلم غیر ایرانی   نقد فیلم ایرانی  
 
???? ???
 
  تماس   کارنامه   ترین ها   ورزش   دوبله   تک یادداشت ها   مجموعه یادداشت ها  
Copyright 2012 Amir Pouria Inc. All rights reserved | Best View With 1024*768