دو نیمه در بهشت - جام 2008 سوئیس/اتریش - 5: لوله کردن به شیوه ی لاتیِِ لاتین
روزنامه کارگزاران
خرداد 1387
 
 
از مجموع 18 یادداشت روزانه ای که نگارنده در طول برپایی جام 2008 نوشت و در روزنامه شرق به چاپ رسید،در حال حاضر تنها 14 یادداشت آن موجود بود که در سایت آمده و امیدوارم دیگر یادداشت ها را هم از آرشیو روزنامه گردآوری کرده و تقدیم کنم.
*
*
یک) بسیاری با دیدن برد 4-1 اسپانیا در برابر روسیه، ترسیده اند یا اگر تیم ماتادورها را دوست داشتند، بسی امیدوار شده اند. دلیلش را نمی فهمم. بیشتر به نظرم می رسد این واکنش می تواند از کسانی سر بزند که به جای دیدن بازی، نتیجه اش را شنیده اند و تصور می کنند مهارت و چیرگی خارق العاده ای در بازی اسپانیا بوده. خودم هم بازی را هنگام پخش ندیدم و بعدتر پای نسخۀ ضبط شده اش نشستم. پیش از تماشا طبیعی است که گمان کنیم اسپانیا بیداد کرده. اما دیدن بازی و به ویژه گل ها، نشان مان می دهد که اولاً ضعف کودکانۀ دفاع روسیه در گیج شدن از تکنیک و پا به توپ عالی دیوید ویا و فابرگاس باعث شکل گیری این نتیجه شد، ثانیاً هیچ یک از گل های شاگردان آراگونس روی حرکات تیمی ممتد و پاس کاری های مداوم به ثمر نرسید و به ویژه در مورد گل های دوم و سوم، فقط یک «فرد» بود که شروع به حرکات عرضی یا عمقی در دل محوطه جریمه می کرد و رابعاً اسپانیا از این گونه سوابق «طوفان ناگهانی اولیه و افول ناگهانی ثانویه» کم نداشته است. نمونه اش در جام جهانی 1986 مکزیک یادمان نرفته که تیم ماتادورها در یک هشتم دانمارک را 5-1 درهم کوبید و بعد در یک چهارم در برابر تیم همواره متوسط بلژیک که آن موقع تنها بازیکنان سرشناسش شیفو و کولمانس و گرتز و البته فاف دروازه بان بودند، 1-1 کرد و در ضربات پنالتی مغلوب شد. حالا هم این شاخ و شانه کشیدن لاتی – به معنای بدش نمی گویم، مقصودم ضدبازی نیست، خصلت مدعیانه اش را مدنظر دارم- و لاتینی را چندان پایدار و پیوسته قلمداد نکنید. بعید می نماید که این تیم بتواند همچنان و در گام های بعدی هم تا این حد از فردیت بازیکنان خوش تکنیک پرشمارش بهره مند شود. همۀ تیم ها مدافعانی ندارند که این طور با دو دریبل یا تغییر جهت، دور خودشان بچرخند و مات و مبهوت شوند. در همین مرحلۀ گروهی، سوئد که در دور مقدماتی نیز هم گروه اسپانیا بود و رفت را 2-0 برد و برگشت را 3-0 باخت، قطعاً این آتش تند و عجول اسپانیا را فرو خواهد نشاند و دست کم امکان این مانور پرگل و پرادعا را به آن نخواهد داد.
دو) بازی دوم پریشب یعنی سوئد-یونان، به روشنی از کم بیننده ترین مسابقات جام بود و این کم اهمیت تلقی شدن، بیش از همه از سوی گردانندگان برنامۀ ویژۀ پخش زندۀ بازی ها عیان بود که سرهنگ علی فر – مردی از تبار منسوخ گزارشگران کم رمق و کم شور دهۀ شصت که منهای گزارش های خودشان به ندرت فوتبال می بینند - را برای گزارش آن گمارده بودند. اما نتیجۀ این بازی یعنی برد 2-0 سوئد، با در هم شکستن کابوسی که می توانست از چهار سال پیش تا کنون، همچنان ادامه یابد و فوتبال حسابگرانه و صرفه جویانه و نازیبا و تک گلی و فاقد شخصیت قهرمانی ِ یونان اتو ری هاگل را همچنان کامیاب به پیش ببرد، اهمیت انکارناپذیری داشت. در نیمۀ اول البته آن کابوس هنوز خطر تداوم خود را به رخ می کشید و نگه داشتن بازی توسط بازیکنان کشور تمدن باستانی، همان هراس ها را به دل مان افکند؛ اما سرعت و به خصوص هجوم پرتعداد بازیکنان سوئد در نیمۀ دوم، با گل هوشمندانۀ زلاتان و گل زورچپانی و بی مزۀ هنسان ، ذهن و روان همه را از آن بختک رهانید.
سه) توپ ویژه مسابقات یورو 2008 موسوم به یوروپاس به لحاظ ترکیب و نوع هم نشینی قطعات سیاه و سفیدش، یادآور توپ کلاسیک دهۀ 1970 یا همان «چل تیکه» خودمان است. دیدن بازی ها با این توپ، طبعاً حس نوستالژیک ویژۀ خود را بر می انگیزد و به خصوص نجات توپ فوتبال از حاشیه های طلایی رنگ توپ جام جهانی آلمان را خوشحال کننده جلوه می دهد. اما نکتۀ مورد اعتراض پیتر چک که بخش های سفید این توپ را زیاده از حد توصیف می کند و گم کردن مسیر آن در حین حرکت را نتیجۀ این ترکیب می داند، قابل تأمل است. به سادگی می شد بخش های سیاه توپ را که طرحی بین دایره و شش ضلعی دارند، اندکی بزرگ تر و متصل به هم گرفت تا هم در حرکت به کلی محو نشوند و هم سر و شکل نوستالژی برانگیز یوروپاس را افزون کنند!
 
 
 
  بازیگری   تئاتر   گفتگو   ?????   مقاله ها   نقد فیلم غیر ایرانی   نقد فیلم ایرانی  
 
???? ???
 
  تماس   کارنامه   ترین ها   ورزش   دوبله   تک یادداشت ها   مجموعه یادداشت ها  
Copyright 2012 Amir Pouria Inc. All rights reserved | Best View With 1024*768