خدو بر خود – 6: بوق نبوغ نابغه ای تازه سال می آید...
روزنامه هفت صبح
بهمن ماه 1391
 
 
عنوان این ستون هرروزۀ نگارنده در ویژه نامۀ روزنامۀ «هفت صبح» برای سی و یکمین جشنواره فیلم فجر، "خــدو بر خــود" بود.
*
*
1) در سال های کودکی، هر چه قدر هم بچه با پدیده هایی مانند «نیاز» و «دارایی و نداشتن» آشنا باشد، باز فاصلۀ بین انگیزه ها و خواسته های او تا زمانی که به خود و دیگران برای تأمین این خواسته ها فرصت می دهد، معمولاً بسیار ناچیز است. در خاطره ای عجیب از بچگی که خودم به یاد نمی آورم و خواهر بزرگ ترم تا زمانی که میان مان بود همیشه به درخواست خودم تعریفش می کرد، یک بار وقتی والدین مرا پیش او گذاشته اند و خودشان بیرون رفته اند، برای آرام کردن من که با اصرار درخواست می کردم که «بریم پفک بخریم»، حرف آخر را این طور زده که «پول نداریم»؛ و من هم گفته ام: «خب اول بریم پول بخریم بعد باهاش پفک بخریم»!
2) حتی اگر مدیران فرهنگی و برگزارکنندگان جشنواره نخواهند و نتوانند این دهه را به میدان و بزنگاهی برای مرور و ارزیابی مجموع اتفاقات ریز و درشت یک سال سینمای ایران بدل کنند و عامدانه یا نسنجیده جلوی بازتاب بخش هایی از آن را بگیرند (که در ستون هرروزه ای در روزنامۀ «اعتماد» با عنوان ثابت «ندیده ها و نداشته ها» درست به همین بخش های دریغ شده از مخاطب جشنواره می پردازم)، به هر حال ما طبق عادت قدیمی در بسیاری موارد آن چه در فجر می بینیم را برآیند وضع و حال روز این سینما تلقی می کنیم یا دقیق تر بگویم، با دیدن فیلم ها و شنیدن و خواندن حرف ها و ادعاهای سینماگران، به یاد معضلات قدیمی می افتیم یا به برداشتی از مشکلات جدید سینمای مان دست می یابیم. یکی از این ماجراهای قدیمی و همچنان جدید، «انگیزۀ» فیلمساز از رفتن به سراغ یک موضوع، یک قصه، یک فضا، یک زمینۀ کلی و یک پروژه برای فیلمسازی است. فدریکو فلینی کبیر همواره در واکنش به این سوال کلی و کلیشه ای که «چرا فیلم می سازید؟»، جوابش را با این واکنش آنی غریزی شروع می کرد که «اَه، باز اون سوال لعنتی!». اما در این جا سوال یا دغدغۀ موردنظر من، به واقع این نیست. این قدر کلی نیست. من می خواهم بدانم وقتی فیلمساز جوان ما تصمیم می گیرد مثلاً دربارۀ شرایط افاغنه یا متقاضیان پناهندگی در غرب اروپا یا داستانی از گوشه ای از صدر اسلام فیلم بسازد، چه انگیزه ای او را به این سمت می برد؟ دغدغه و دلمشغولی اش مطرح کردن کدام بخش از زمینه های انسانی یا عاطفی یا اجتماعی این دنیا و این زمانه بوده است؟ آیا اساساً دغدغه ای وجود داشته که یقۀ فیلمساز را بگیرد و به ذهنیت شب و روزش بدل شود و در دل یک درام درگیرکننده – در وهلۀ اول، درگیرکننده برای خود او- جریان یابد و پیش رود و شاخ و بال و جان بگیرد و زندگی پیدا کند و بعد به فیلمنامه و فیلم شکل دهد؟ در مورد بسیاری فیلم ها می توانم این دغدغه را از خلال تصاویر و شخصیت ها و مبناهای روایت و درام پیدا کنم. اما بعضی فیلم ها، مشخصاً آنها که با سرمایه های – برای ما- هنگفت دولتی و بودجه و حمایت نهادهایی چند ساخته و درواقع «تولید» شده اند، واقعاً راهی برای رسیدن به این انگیزه و دغدغۀ اولیه به آدمی نشان نمی دهند؛ جز این که تصور کنیم با همان جملۀ کلی «اول بریم پول بخریم بعد باهاش پفک بخریم» جرقه و کلید خورده اند! عجیب این است که طبق تصور اولیه و شاید ثانویۀ همۀ سینماگران درگیر مشکلاتی مانند تأمین هزینه ها و دریافت مجوزهای لازم و غیره، بهره مندی از این مزایا به دلیل دولتی بودن پروژه، قاعدتاً باید آرامش خیال و طیب خاطری برای سنماگر به ارمغان بیاورد که امکان و مجال دقت بیشتر بر روی جزئیات کار و آزادی عمل و خلاقیت در مورد کلیات آن را افزایش و گسترش دهد؛ اما راستش اگر شما کوچک ترین تأثیر عاطفی و حسی از حاصل این پروژه های عریض و طویل گرفتید، من هم خواهم گرفت! به شکلی غریب که تصادفاً امسال به بغرنج ترین وضعیت خود رسیده، حتی بعید به نظر می رسد که افراد و اقشار درگیر مشکلات اجتماعی و اقتصادی و زیستی شخصیت های این فیلم ها مانند افاغنه یا منتظران پناهندگی هم کمترین تأثیر حسی و عاطفی از این فیلم ها دریافت کنند! به نظر می رسد که کار سازندگان این کارها بیش از تنظیم اجزا و فراز و فرودهای دراماتیک یک فیلمنامۀ درست یا دست کم استاندارد و پیش از چیدمان درست یا دست کم پذیرفتنی موقعیت ها و میزانسن ها و قاب ها در مسیر کارگردانی، «مدیریت پروژه» یا به تعبیر عام تر، نوعی انجام وضایف یک «مادر-خرج» برای پول خریدن و بعد، پفک خریدن بوده و در نتیجه، ارائۀ برآورد در این سیر، بسی مهم تر از الگوهای روایی فیلمنامه یا دیالوگ نویسی یا پردازش شخصیت و خلق موقعیت به شمار می رود!
 
 
 

دانلود فایل پی دی اف

 
 
 
 
  بازیگری   تئاتر   گفتگو   ?????   مقاله ها   نقد فیلم غیر ایرانی   نقد فیلم ایرانی  
 
???? ???
1370 . 1371 . 1372 . 1373 . 1374 . 1375 . 1376 . 1377 . 1378 . 1379 . 1380
1381 . 1382 . 1383 . 1384 . 1385 . 1386 . 1387 . 1388 . 1389 . 1390 . 1391 . 1392 . 1393 . 1394 . 1395 . 1396 . 1397 . 1398 . 1399
 
  تماس   کارنامه   ترین ها   ورزش   دوبله   تک یادداشت ها   مجموعه یادداشت ها  
Copyright 2012 Amir Pouria Inc. All rights reserved | Best View With 1024*768