چند اتفاق ساده-5: آن سؤال بی جواب: برای کدام مخاطب؟
روزنامه اعتماد
بهمن ماه 1392
 
 
سال ها پیش وقتی رخشان بنی اعتماد آن دیالوگ مشهور را بر زبان شخصیت اثرگذاری که خلق کرده بود، جاری می کرد و گلاب آدینه در نقش کبوتر آن را به زبان می آورد، کمتر کسی تصور می کرد همان جمله به شکلی نمادین تا امروز یکی از پرسش های باقی مانده و به جواب نرسیدۀ گسترۀ تولید و توزیع فیلم در ایران را پوشش بدهد و در دل خود فشرده و مطرح کند. کبوتر بعد از مصاحبه ای که در دل یک گزارش مستند انجام می شود و بعد از صحبت هایش جلوی دوربین آن مستند، از گزارشگران می پرسید: «این فیلما رو به کی نشون می دین؟»؛ و منظورش رسیدن یا نرسیدن گله ها و شرح حالش به مسئولان مربوطه بود. او داشت ساده دلانه در امتداد همان تصور عام حرکت می کرد که می پندارند پشت هر دوربینی حتماً سیم رابطی هست که مستقیم به منازل و دفاتر مسئولان وصل است! ولی ما سال هاست که سؤال او را در امتداد بهت و حیرت مان از تهیه و تولید بسیاری فیلم ها می پرسیم و بعدتر چه با پاسخگویی سازندگان فیلم و چه با طفره رفتن آنها از پاسخ، به هر رو بی جواب و حیران می مانیم.
واقعیت این است که این جا بحث سرمایه ای که حرام می شود و شکست اقتصادی که به بار می آید، محور بحثم نیست. اصلاً گیریم فیلمسازی که برای فیلمی بدون هدف گیری مخاطب از هر طیف و طبقه ای، موفق به جذب سرمایه می شود، کار بس رنداانه و هوشمندانه ای کرده است؛ و گیریم برخی از این فیلم ها محصول نهادهای دولتی هستند که با سه تا پنج شکست مطلق اقتصادی دیگر هم نه بنایشان فرو می ریزد نه بیلان آخر سال شان دچار معضلی می شود؛ و باز هم گیریم هیچ مهم نیست که سرمایه گذار بخش خصوصی با ناامید شدن از حاصل اولین فیلمی که پایش را به سینما باز کرده، به زودی و به کلی از دامنۀ تولید فیلم کنار می رود و همان، تنها مشارکت سینمایی اش باقی می ماند. دغدغۀ اصلی ترم این است که بدون هیچ جرگه و سن و قشری از مخاطبان، حتی بدون این امید که فیلم راهی به جشنواره های دور و پرت بیابد و آن جا دیده و ستوده شود، این قبیل فیلمسازان انگیزۀ ساخت و تکمیل کارشان را از کجا می آورند؟ و حتی این بی شیطنتی و یکنواختی که در فیلم هاشان هست، چگونه می گذارد داعیۀ «تجربه گری» و «فیلم خاص» ساختن داشته باشند؟واقعاً عادت مرضیۀ «خود گویی و خود خندی» در سینما با این عرض و طول کار گروهی و فنی اش هم مانند هنرهای انفرادی مثل آواز خواندن در حمام (!) می تواند عینیت پیدا کند؟!
راستش به نظرم می رسد که این مسئله یعنی ساخت فیلمی که بالاخره جایی، جشنواره ای، طبقۀ فرهنگی به خصوصی از مخاطبان خریدار و بینندۀ بالقوه اش هست، یا فیلمی که به واقع هیچ معلوم نیست برای چه کسی و چه نوع اکران و کاربردی تولید شده، حتی از فیلم خوب یا فیلم بد ساختن مهم تر و حیاتی تر شده. برای همین است که عمیقاً دوست دارم از آقایان علیرضا فرید، علی قوی تن، پناه برخدا رضایی، وحید نیکخواه آزاد، محمدرضا اسلاملو، شهرام مسلخی، داود بیدل و خیلی های دیگر که هنوز چشمم به جمال فیلم شان منور نشده، بپرسم: «راستی راستی این فیلما رو به کی نشون می دین؟»!
 
 
 

دانلود فایل پی دی اف

 
 
 
 
  بازیگری   تئاتر   گفتگو   ?????   مقاله ها   نقد فیلم غیر ایرانی   نقد فیلم ایرانی  
 
???? ???
1370 . 1371 . 1372 . 1373 . 1374 . 1375 . 1376 . 1377 . 1378 . 1379 . 1380
1381 . 1382 . 1383 . 1384 . 1385 . 1386 . 1387 . 1388 . 1389 . 1390 . 1391 . 1392 . 1393 . 1394 . 1395 . 1396 . 1397 . 1398 . 1399
 
  تماس   کارنامه   ترین ها   ورزش   دوبله   تک یادداشت ها   مجموعه یادداشت ها  
Copyright 2012 Amir Pouria Inc. All rights reserved | Best View With 1024*768